loading...
خانه خبر(جی 10)
آخرین ارسال های انجمن
دانشجویان پزشکی بازدید : 51 شنبه 06 تیر 1394 نظرات (0)
خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده‏اى که‏ خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏خانوادگى و نسبت‏هاى‏ خویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیله هاى عرب جاى داشت
ولادت و خانواده

خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده‏اى که‏ خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏خانوادگى و نسبت‏هاى ‏خویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیله ‏هاى عرب جاى داشت . این‏خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگى و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .

خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش ‏بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .

اخلاق خدیجه (س)

خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى ‏هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مى‏ ورزیدند .

دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به‏حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (ص) بود . بى‏تردید مى‏توان گفت‏که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (ص) یاورى صادق بود .

آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟

معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى‏» بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه‏ ارث گذاشت . پس از او «ابى ‏هاله بن المنذر الاسدى‏» که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد . ثمره این پیوند فرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت . ابى ‏هاله ‏نیز پس از چندى ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد.

هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه‏اى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست . جمعى از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براى مثال «ابوالقاسم کوفى‏» ، «احمد بلاذرى‏» ، «علم الهدى‏» ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى‏» و «شیخ طوسى‏» در «تلخیص شافى‏» آشکارا مى‏ گویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه ‏مجلسى نیز تایید کرده است . او مى‏نویسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه ‏بودند .

برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده‏ اند و براى اثبات ادعاى‏خود کتاب هایى نوشته ‏اند .

آشنایى با حضرت محمد (ص)

فضایل اخلاقى خدیجه ، بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وى مى ‏انداخت . ولى خاطرات همسر پیشین به وى ‏اجازه نمى ‏داد شوهرى دیگر انتخاب کند . تا اینکه با مقامات‏ معنوى حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامى که براى تجارت‏ همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتى که از وى‏دیده بودند ، براى خدیجه نقل کردند . خدیجه فریفته اخلاق و کمال‏ و مقامات معنوى پیامبر (ص) شد . البته او از یکى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار مى ‏رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبى شنیده بود . همه این‏ عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسرى خودانتخاب کند .

ازدواج خدیجه

زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت‏از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت‏ محمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال ‏نقل مى‏ کند . هرچند بعضى از مورخان اهل‏ سنت ‏سعى مى ‏کنند این سخن ‏را رد کنند ; چون راوى آن محمد بن صائب کلبى از شیعیان است وآنها او را ضعیف مى‏ دانند .

خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوى او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایى و مقام و جایگاه فامیلى خودرا فداى پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .

در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به‏ آنها چنین تبریک گفت :

هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد

تزوج ت‏خیر البریه کلها و من ذا الذى فى الناس مثل محمد ؟

و بشر به ال بران عیسى بن مریم و موسى ابن عمران فی اقرب موعد

اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد

گوارا باد بر تو اى خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردى . چه کسى در میان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسى است که حضرت عیسى و موسى به آمدنش ‏بشارت داده‏ اند و کتب آسمانى به پیامبرى او اقرار داشتند .

رسولى که سر از بطحاء (مکه) در مى‏ آورد و او هدایت کننده وهدایت‏ شونده است .

احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه

احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .

خصال خدیجه (س)

خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار مى‏ رود . او اولین زنى ‏بود که به اسلام گروید ; چنان که على‏ بن ابى‏طالب (ع) اولین ‏مردى بود که اسلام آورد . اولین زنى که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانى روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه‏ مند به‏ معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به ‏اخبار آسمانى بود . همین شرافت‏ براى او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .

خدیجه از کتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مى‏ گفتند . از نظر عقل و زیرکى نیزبرترى فوق العاده‏اى داشت و مهمتر اینکه حتى قبل از اسلام وى را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» مى‏خواندند .

جالب این است او از کسانى بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) مى‏ کشید و همیشه از ورقه‏ بن نوفل و دیگر علما جویاى نشانه ‏هاى ‏نبوت مى ‏شد . اشعار فصیح و پر معناى وى در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت مى‏کند .

نمونه‏اى از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :

فلواننى امسیت فى کل نعمه و دامت لى الدنیا و تملک الاکاسره

فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یکن عینى لعینک ناظره

اگر تمام نعمتهاى دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى که چشم ‏به چشم تو نیافتند .

دیگر خصوصیت‏ خدیجه این است که او داراى شم اقتصادى و روح ‏بازرگانى بود و آوازه شهرتش در این امر به مشام هم رسیده بود .

البته سجایاى اخلاقى حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان‏آن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»

چه مى ‏توان گفت در شان کسى که مایه آرامش و تسلاى خاطر رسول ‏خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ مى‏ خوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏هاى ایشان‏ محزون و آزرده مى‏ شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمى‏ کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را مى‏ دید مسرور مى ‏شد»

ذهبى مى‏ گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله‏ زنان کامل ، عاقل ، والا ، پاى‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت ‏بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا مى‏ گفت‏ و بر سایر امهات مومنین ترجیح مى ‏داد و از او بسیار تجلیل مى‏کرد. به حدى که عایشه مى‏ گفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به‏ا ندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .

درود خدا بر خدیجه

خدیجه کبربى چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل ‏فرمود : «آیا حاجتى دارى ؟»

جبرئیل عرض کرد : خواسته‏ ام این است که از طرف خدا و من به ‏خدیجه سلام برسانى‏»

در روایتى دیگر مى‏خوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به‏صورت مردى با وى رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول‏ خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمى‏ توانست‏ب گوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمى ‏برد . او مى ‏ترسید این مرد از کسانى باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتى که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم .»

نقش خدیجه در پیشبرد اسلام

وقتى حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه‏ پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال‏ خویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف‏ رساند . تا جایى که هنگام ارتحال ، پارچه‏ اى براى کفن نداشت .

ابن اسحاق جمله‏اى در شان خدیجه دارد که گویاى همکارى وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او مى‏گوید : «خدیجه یاور صادق‏ و با وفایى براى پیامبر (ص) بود و مصیبت‏ها در پى رحلت‏ خدیجه ‏و ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد .»

گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدى بلند و مستحکم بودند .

این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلى (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکارى و صداقت‏ خدیجه ‏پرده بر مى ‏دارد .

فرزندان خدیجه

در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به‏گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .

1- هاشم . 2- عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب‏»مى‏گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .

رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام کلثوم و فاطمه به ‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت‏ پیامبر (ص) ، بدرود زندگى گفتند . ولى دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .

گروهى از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏ به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به‏ مدینه هجرت کردند .

وصیت‏ خدیجه

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وى رفت و فرمود : اى خدیجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنى معک فى الجنه‏» ; آیا مى‏ دانى که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !

آنگاه از خدیجه دل جویى و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .

چون بیمارى خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهى کردم ، مرا عفو کن .

پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاش ‏خود را به کار بردى . در خانه ‏ام بسیار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف کردى .

عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این‏ دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسى از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسى به صورتش سیلى بزند . مبادا کسى بر اوفریاد بکشد . مبادا کسى با او برخورد غیر ملایم و زننده ‏اى داشته ‏باشد .

اما وصیت‏ سوم را شرم مى ‏کنم برایت‏ بگویم . آن را به ‏فاطمه عرض مى‏ کنم تا او برایت ‏بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مى‏ گوید : من از قبر در هراسم ; از تو مى‏ خواهم مرا درلباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى ، کفن کنى .»

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) عرض کرد . پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را براى خدیجه‏ فرستاد و او بسیار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خدیجه ، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وى را به عهده گرفت . ناگهان جبرئیل درحالى که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : یا رسول‏ الله ، خداوند به تو سلام مى ‏رساند و مى‏ فرماید : «ایشان اموالش‏ را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده‏ بگیریم .»

وفات خدیجه (س)

خدیجه در سن 65 سالگى در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد . پیغمبر خدا (ص)شخصا خدیجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچه‏اى که جبرئیل ‏از طرف خداوند عزوجل براى خدیجه آورده بود ، کفن کرد . رسول‏ خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خدیجه را در خاک نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاى خویش استوار ساخت . او بر خدیجه اشک ‏مى‏ ریخت ، دعا مى‏ کرد و برایش آمرزش مى‏طلبید . آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون‏» واقع است .

رحلت‏ خدیجه براى پیغمبر (ص) مصیبتى بزرگ بود ; زیرا خدیجه‏ یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیارى به حضرت محمد(ص) احترام مى‏ گذاشتند و از آزار وى خوددارى مى‏ کردند .

یاد خدیجه

رسول خدا (ص) با این که بعد از رحلت‏ حضرت خدیجه (س) بازنانى چند ازدواج کرد ; ولى هرگز خدیجه را از یاد نبرد . عایشه‏ مى‏ گوید : هر وقت پیغمبرخدا (ص) یاد خدیجه مى ‏افتاد ، ملول وگرفته مى‏ شد و براى او آمرزش مى ‏طلبید . روزى من رشک ورزیدم وگفتم : یا رسول الله ، خداوند به جاى آن پیرزن ، زنى جوان وزیبا به تو داد .

پیغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگینانه دست‏ بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است‏ خدیجه زنى بود که چون همه از من رومى‏ گردانیدند ، او به من روى مى ‏کرد ; و چون همه از من مى‏ گریختند، به من محبت و مهربانى مى ‏کرد ; و چون همه دعوت مرا تکذیب‏ مى‏ کردند ، به من ایمان مى ‏آورد و مرا تصدیق مى‏ کرد . در مشکلات ‏زندگى مرا یارى مى‏ داد و با مال خود کمک مى ‏کرد و غم از دلم ‏مى‏ زدود .

حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتى خدیجه از دنیا رفت ،فاطمه کودکى خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «یا رسول الله ‏امى‏» ; مادرم کجاست ؟

پیامبر (ص) سکوت کرد . جبرئیل نازل شد و گفت : خدایت‏ سلام ‏مى ‏رساند و مى ‏فرماید : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ ‏طلایى که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند ،جاى دارد .

منبع :birjand2006.parsiblog.com
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت تفریحی و خبری خانه خبر (جی10) خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 20730
  • کل نظرات : 271
  • افراد آنلاین : 316
  • تعداد اعضا : 3948
  • آی پی امروز : 650
  • آی پی دیروز : 466
  • بازدید امروز : 5,014
  • باردید دیروز : 2,002
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 5,014
  • بازدید ماه : 5,014
  • بازدید سال : 291,761
  • بازدید کلی : 9,719,116
  • کدهای اختصاصی
    خانه خبر