چکیده: من با این دخترخانم حدود یکسال رابطه داشتم، تا اینکه بعد از مدتی به خواستگاری او رفتم، ولی خانوادهاش، جواب رد دادند و بعد از آن هم، خود دخترخانم گفت؛ که دیگر مرا دوست ندارد و ناخواسته با من رابطه داشته، و نمیخواهد با من ازدواج کند؛ بلکه قصد دارد با کسی دیگر، ازدواج کند!
رهروان ولایت ـ زمانی که رابطه دختر و پسری[حتی به قصد ازدواج] ایجاد میشود، معمولا این رابطه در ادامه منجر به دلبستگی طرفینی و یا حداقل یکی از آن دو میشود، امّا ممکن است این رابطه به هر دلیلی منجر به ازدواج نشود؛ مثلا یکی از طرفین به این نتیجه برسد که مناسب هم نیستند و این باعث میشود که طرف دیگر برای فراموش کردن دیگری، سختی زیادی را متحمل و دچار ضربه روحی شدیدی شود.
رضا یکی از همین اشخاص است که به دلیل رابطه یک ساله با یک دخترخانم و ایجاد دلبستگی به او، به خواستگاری او رفت، ولی متاسفانه در نهایت با جواب رد این دختر خانم مواجه شد. او میگوید: «من با این دخترخانم حدود یکسال رابطه داشتم، تا اینکه بعد از مدتی به خواستگاری او رفتم، ولی خانوادهاش، جواب رد دادند و بعد از آن هم، خود دخترخانم گفت؛ که دیگر مرا دوست ندارد و ناخواسته با من رابطه داشته، و نمیخواهد با من ازدواج کند؛ بلکه قصد دارد با کسی دیگر، ازدواج کند!
این دخترخانم در ادامه گفت: حتی اگر خانوادهاش هم راضی به این وصلت بشوند، من حاضر نیستم با تو ازدواج کنم. به همین منظور رابطهاش را با من قطع کرد. حتی به خانوادهاش گفته بود که من مزاحمش میشوم.
بعد از این جریان، خیلی از لحاظ روحی ضربه خوردم. از یک طرف این دختر را دوست داشتم و دارم و از طرفی آبرویم پیش خانوادهام رفته است.
خانوادهام، بعد از برخورد نه چندان مناسب خانواده دخترخانم، به من گفتند؛ باید قید این دختر را بزنم. در حال حاضر بین دو راهی گیر کردهام. نمیتوانم فراموشش کنم.»
سوالی که مطرح میشود این است که وقتی این دخترخانم بعد از یک سال رابطه با آقا پسر، با صراحت در مورد ازدواج به او پاسخ منفی میدهد، باید چه نتیجهای گرفت؟
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد ******* خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
به هرحال، فارغ از اینکه رابطه این دو چگونه بوده است، این آقا پسر سعی کند این مورد را به تدریج فراموش کند و به مورد دیگری فکر کند.
نکته قابل توجه این است که باید از این تجربه هر چند تلخ، درس گرفت و نباید کاری کرد که این تجربه تلخ دوباره تکرار شود. به همین منظور همانطور که برخی از دوستان اشاره کردند، فرد برای پیدا کردن فرد مناسب جهت ازدواج، باید بطور کلی از فکر رابطه دختر و پسری و دوست یابی خارج شود؛ زیرا همانطور که اشاره شد؛ دوستی دختر و پسری، راه مطمئنی برای انتخاب فرد مناسب نیست و ممکن است که فرد بعد از مدتها رابطه، نتواند با فرد مورد نظر ازدواج کند که در این صورت علاوه بر ضربه روحی، زمان را نیز از دست داده است.
از طرفی معمولا رابطه دختر و پسری، توأم با احساسات و دلبستگی طرفینی است، امّا با احساسات و دلبستگی نمیتوان فرد مناسب را پیدا کرد، همچنین شناخت درست و کافی نیز بدست نمیآید. پس طرفین برای انتخاب همدیگر نیاز به شناخت دارند، امّا شناختی که مبتنی بر منطق و عقل باشد نه احساسات و عواطف.
معمولا انتخابی که برخواسته از احساسات و عواطف باشد، توأم با عدم موفقیت و نرسیدن به فرد مناسب است؛ زیرا در اینگونه روابط، به جهت دلبستگی زیاد طرفین به هم، نمیتوانند به صورت منطقی و عقلی همدیگر را تحلیل کنند و به شناخت لازم برسند.
راهکارهای کمرنگ کردن ضربه روحی
برای فراموش کردن این عشق و علاقه بی سرانجام، توجه به این راهکارها لازم است؛
- کلید فراموشی، این است که دل فرد از رسیدن به او نا امید شود.
- باید توجه کرد که این عشق مانند اعتیاد روح و جسم فرد را نابود خواهد کرد، پس باید سعی کرد از این علاقه بی سرانجام متنفر شد.
- فرد باید برای مدتی سختی کشیدن، خود را آماده کند.
- فرد نباید فکر کند که فراموش کردن محال است؛ زیرا عدهی زیادی توانستهاند پس او هم میتواند.
- فرد باید هر گونه نشانهی طرف مقابل را از بین ببرد یا از خود دور کند و جایی که فرد را یاد او میاندازد نرود.
- فرد خود را به حدی مشغول کند تا وقت فکر کردن به طرف مقابلش را نداشته باشد و همچنین اوقات فراغت را با ورزش، یادگیری مهارتهای زندگی، تفریح، بازی، مطالعه و ... پر کند.
- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کند.
- از تنهایی که باعث یادآوری گذشته تلخ خود میشود، بپرهیزد.
- فعالیتهای ورزشی فکر فرد را مشغول و انرژی او را تخلیه میکند.
- ارتباط محبت آمیز با اعضای خانواده و دوستان صمیمی باید تقویت شود.
- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت (علیهمالسلام) نیز باید بیشتر برقرار شود.
نکته پایانی: در بحث ازدواج، تنها علاقه و محبت نسبت به طرف مقابل کافی نیست، بلکه چیزهایی مهمتر از آن وجود دارد که از جمله آن: تناسب اخلاقی، اعتقادی، فکری، فرهنگی، رفتاری و خانوادگی است که لازم است طرفین این تناسبات را باهم داشته باشند.
البته منظور این نیست که علاقه و محبت نباید باشد؛ بلکه یکی از ملاکهای اصلی ازدواج، علاقه و پسند قلبی است، ولی نباید نسبت به دیگر ملاکهای ازدواج غافل ماند که در اینصورت غفلت از آنها و ورود به زندگی مشترک، ممکن است این عشق و علاقه را تبدیل به نفرت و کینه در زندگی مشترک کند.